انرژی هاب: خطر به پایان رسیدن منابع سوخت فسیلی و مواجه شدن با تغییراتی جبرانناپذیر در حوزه محیط زیست از پیامدهای رشد روز افزون مصرف انرژی در سطح جوامع است.
استفاده از انرژی های نو یا به عبارتی منابع تجدید پذیر انرژی تنها راهی است که میتواند ما را از پیامدهای ناشی از مصرف بی رویه انرژی نجات دهد. همه این شرایط دست به دست هم داده است تا پایان این ماجرا به نفع منابع تجدیدپذیر انرژی رقم زده شود.
سازمان انرژی های نو ایران با هدف دستیابی به فناوری های روز دنیا و اجرای پروژه های متعدد در این زمینه فعالیت های گسترده ای انجام داده است.
دراین باره با مهندس مصطفی ربیعی، رئیس گروه آگاه سازی و ارتباطات بین الملل سازمان انرژی های نو ایران، درباره اقداماتی که میتوان برای حذف نفت از سبد انرژی و استفاده از انرژی های پاک و بهویژه انرژی خورشیدی انجام داد، گفت وگو کردهایم.
مزیت های انرژی های نو در مقایسه با منابع سوخت فسیلی در چیست؟
انرژی های نو به مولدهایی از انرژی اطلاق میشود که برای تولید انرژی الکتریکی و انرژی حرارتی از منابع سوخت فسیلی استفاده نمیکنند. انرژی باد، انرژی خورشیدی، انرژی زمین گرمایی، استفاده از بیوگاز که از سوخت های زیستی به دست میآید از انرژی های نو هستند. در حوزه انرژی های نو، هیدروژن به عنوان حامل انرژی در نظر گرفته میشود.
نیروگاه های برقآبی کوچک هم از انرژی های تجدیدپذیر محسوب میشود. البته باید انرژی اتمی را هم به فهرست منابع تجدیدپذیر انرژی اضافه کرد. در مقیاس جهانی انرژی اتمی به عنوان منبع قابل تجدید انرژی در نظر گرفته میشود. منابع نفت و گاز از منابع تجدیدناپذیر انرژی است. دوره بازگشت سوخت های فسیلی به میلیونها سال میرسد و در عمل این منابع تجدیدناپذیر هستند. انرژی اتمی از جمله مقوله هایی است که در سازمان انرژی های نو در این حوزه کار میشود.
انرژی برقآبی در معاونت جداگانه ای در وزارت نیرو پیگیری میشود و در زمینه دیگر انواع انرژی های تجدیدپذیر در سازمان انرژی های نو فعالیت های گسترده ای انجام شده است. چند توجیه اصلی برای توسعه انرژی های نو در کشور وجود دارد. نخست این که امنیت انرژی یک ضرورت محسوب میشود. از امنیت انرژی اصطلاحاً تحت عنوان پدافند غیرعامل نام برده میشود. نیروگاه های ما از سوخت های فسیلی استفاده میکنند که تجدیدناپذیر بوده و منابع آنها محدود است و ما به نوعی به این منابع وابسته شدهایم. در کشور ما حدود ۹۲ تا ۹۳ درصد برق کشور از منابع فسیلی تهیه میشود و این درست مثل این است که همه بودجه کشور براساس بودجه نفتی تهیه و تنظیم شود.
این رویکرد، بحرانی را در پی خواهد داشت که وقتی تأمین سوخت های فسیلی با محدودیت مواجه شود، خود را نشان میدهد. در کشور ما منابع سوخت فسیلی در مناطق مشخصی مانند جنوب غرب کشور وجود دارد و این منابع در همه کشور گسترده نیست. برای این که بتوانیم نیروگاه های کشور را به کمک منابع فسیلی فعال نگه داریم مجبور هستیم از مناطق جنوبی کشور لوله گذاری کنیم و حتی در مناطق شمالی کشور برای این که نیروگاهها فعال باشند مجبور هستیم واردات گاز هم داشته باشیم. این امنیت انرژی را زیر سؤال میبرد. چون به کالایی وابسته میشویم که خودش میتواند شرایط بحرانی داشته باشد. اگر تولید گاز با مشکل برخورد کند این مشکل کل کشور ما را تحت تأثیر خود قرار میدهد. پس بحث اصلی امنیت انرژی و پدافند غیرعامل است.
آیا این توجیه فقط امنیت انرژی را شامل میشود؟
در توجیه انرژی های نو باید این نکته را مورد توجه قرار داد که ما از کشورهایی هستیم که در کمربند تابشی انرژی خورشید قرار داریم و بر این اساس در کشور ما پتانسیل بالایی از انرژی خورشیدی از خراسان شمالی تا تبریز وجود دارد. جنوب کشور نیز از این نظر در شرایط خوبی قرار دارد. ما در کشور سالانه ۳۰۰ روز آفتابی داریم. در چنین شرایطی نیاز به لوله گذاری برای انتقال گاز نیست. هرجایی که اراده کنید میتوانید از انرژی خورشیدی برای تولید برق استفاده کنید. منابع بسیار زیادی برای بهره برداری از انرژی باد در کشور شناسایی شده است که میتوان در این مناطق نیروگاه های بادی نصب کرد. این نیروگاهها به شیوه اقتصادی برق تولید میکنند. ما در محاسباتمان در کل کشور دکل های بادسنجی نصب کردهایم و برای پتانسیل انرژی بادی کشور محاسبات دیجیتالی انجام دادهایم. اکنون بیش از دوسوم ظرفیت نیروگاه های فسیلی را که از نفت و گاز استفاده میکنند میتوانیم از انرژی بادی تأمین کنیم و این منبع نفت و گاز صرفه جویی شده منبع ارزشمندی است که میتواند ارزش افزوده چند صد برابری ایجاد کند که میتوان در حوزه پتروشیمی و صادرات از آن بهره گرفت. اگر ما بتوانیم در این مسیر حرکت کنیم در عین حال که میتوانیم امنیت انرژی را تأمین کنیم و پیامدهای زیست محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی را به حداقل رسانده و از افزایش درجه حرارت زمین و اثرات جوی پیشگیری کنیم،میتوانیم در مصرف انرژی صرفه جویی کنیم.
راندمان انرژی های نو در مقایسه با انرژی های فسیلی چگونه است؟
متاسفانه راندمان نیروگاه های حرارتی که نفت و گاز میسوزانند حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد است. یعنی در بهترین نیروگاه هایی که براساس استانداردهای روز دنیا در کشور برق تولید میکنند بیشینه راندمان برای سیکل ترکیبی از ۵۰ درصد افزایش پیدا نمیکند. بین یک سوم تا نیمی از سرمایه نفت و گاز که وارد این نیروگاهها میشود به شکل حرارت و آلاینده های جوی به هدر میرود. خطوط انتقال ما هم تلفات زیادی دارد. خطوط انتقال از نیروگاه به مصرف کننده تلفات ۲۰ تا ۲۵ درصدی دارد. این هم یک بحران دیگر است. در حوزه انرژی های تجدیدپذیر چنین محدودیت هایی وجود ندارد. برای مثال وقتی تصمیم میگیرید خانه ای را به سیستم انرژی خورشیدی مجهز کنید همانجا که فضایی را به استقرار این سیستم اختصاص دادهاید میتوانید بدون تلفات انرژی تولید کرده و مصرف کنید.
به ازای یک مگاوات توربین بادی برای ده نفر اشتغال زایی میشود. اگر بتوانیم این را در مقیاس معادل ۴۰۰۰ تا ده هزار مگاوات در کشور ایجاد کنیم برای افراد زیادی اشتغال ایجاد خواهد شد. کشور ترکیه پیش از ما احداث نیروگاه های بادی را مورد توجه قرار داده و حدود ۴۰۰۰ مگاوات نیروگاه بادی در این کشور نصب شده است. در حالی که ما بعد از مجموعه ای از قوانین حمایتی که توانستهایم در کشور وضع کنیم و مورد حمایت دولت و مجلس و دستگاه های حکومتی قرار گرفته برای خرید برق تولید شده از منابع ۴۰۰ تومان یارانه در نظر گرفته شده است.
توانیر برق فسیلی را کیلووات ساعتی ۶۰ تا ۷۰ تومان میخرد و ما به ازای هر کیلووات ساعت برق تولید شده از این منابع تجدیدپذیر 460 تا ۴۷۰ تومان میپردازیم که این یارانه از محل بودجه کشور تأمین میشود. اما متاسفانه نتوانستهایم در این زمینه پیشرفتی داشته باشیم.
مهمترین مانع در مسیر استفاده از انرژی خورشیدی در ایران چیست؟
اکنون فناوری سیستم های خورشیدی در کشور ما بومی نشده است. ما تلاش کردهایم این فناوری را در کشور بومی سازی کنیم. یکی از اهداف سازمان انرژی های نو این است که فناوری هایی که در این حوزهها کاربرد دارد در کشور بومی سازی شود. سه شرکت داخلی در کشور در زمینه تولید صفحات خورشیدی فعالیت میکنند. اما مواد اولیه که از جنس سیلیس یا شن و ماسه است و در کارخانه هایی با خلوص بالا تولید میشود، عملاً به یک کالای استراتژیک تبدیل شده است که هر کشوری به آن دسترسی ندارد. حتی کشورهایی که خط تولید دارند ماده اولیه برش خورده را که اصطلاحاً به آن ویفر گفته میشود خریداری میکنند و پس از مونتاژ در ساخت صفحات خورشیدی مورد استفاده قرار میدهند. بنابراین در عمل قیمت این محصول با قیمت محصول در سطح جهانی برابری میکند. بنابراین تولید صفحات خورشیدی اکنون با توجه به این که این فناوری در کشور بومی نشده است صرفه اقتصادی ندارد. اگر این فناوری بومی شود قیمت این محصول به یک سوم یا حتی به نصف کاهش پیدا میکند.
با توجه به این که بومی سازی این فناوری اهمیت دارد چرا از شرکت های دانش بنیان که در این زمینه فعالیت های موفقی داشتهاند، حمایت نمیشود؟
ما از نظر آزمایشگاهی این توانایی را در کشور داریم. اما باید به مرحله صنعتی سازی برسیم. این هدف زمانی محقق میشود که سرمایه گذاران بزرگ همکاری داشته باشند. دولت دراین باره با دو مشکل اساسی مواجه است؛ یکی از این مشکلات اصل ۴۴ است. براساس این اصل در عمل، تصدیگری از دولت گرفته شده است و خود دولت نمیتواند کارخانه ایجاد کند بلکه باید تسهیلات و شرایطی را ایجاد کند که بخش خصوصی بتواند وارد عمل شود. علاوه بر این باید توجه داشت رسیدن به این هدف یعنی صنعتی سازی مستلزم یک کار بین دستگاهی است. وظیفه اصلی وزارت نیرو تولید برق است. این وزارتخانه مسئولیت تولید ماده اولیه برای تولید سلول های خورشیدی را بر عهده ندارد. وزارت صنعت باید برای رسیدن به چنین هدفی همکاری داشته باشد که این وزارتخانه نیز در عمل چنین مسئولیتی را نمیپذیرد. این وزارتخانه باید تابع اصل ۴۴ باشد. بنابراین باید صنایع را برای رسیدن به این هدف به همکاری دعوت کند. این در حالی است که صنایع نیز با توجه به نرخ بالای سودهای بانکی چنین دعوتی را نمیپذیرند. لذا یکی از دغدغه های اصلی ما نبود تسهیلات مالی مناسب است.
خیلیها علاقه مند هستند در این زمینه همکاری داشته باشند اما در گرفتن تسهیلات با مشکل مواجه میشوند. بانک به دنبال سود است و شرایط را در نظر نمیگیرد. برای مثال ۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری برای یک کارخانه معادل ۲۴۰ میلیارد تومان سند ملکی بابت ضمانت تسهیلات لازم دارد. شرکتی که میخواهد به این حوزه قدم بگذارد چنین توانایی ندارد. این اتفاق مشابه اتفاقی است که در بسیاری از قراردادهایی که در زمینه خرید تضمینی برق از تجدیدپذیرها شاهد آن بودیم. شرکتها در این زمینه قرار دادهای خارجی بستند و با وزارت نیرو قرارداد امضا کردند، زمین گرفتند و مطالعات اولیه انجام دادند تا نیروگاه بادی یا خورشیدی راه اندازی کنند. قرار شد وقتی در این نیروگاهها برق تولید شد دولت این برق را بخرد. حتی قراردادهایی هم در این زمینه بسته شد. اما وقتی به مرحله گشایش اعتبارات اسنادی بانکی (آل.سی) و گرفتن تسهیلات رسید هیچ بانکی حاضر به همکاری نشد. متاسفانه سیستم بانکی حاضر نشد در این عرصه همکاری کند و این موضوع اکنون برای ما به یک چالش اصلی تبدیل شده است.
برای مثال ترکیه که اکنون در زمینه بهره گیری از انرژی باد، خورشیدی و زیست توده پیش رفته است از ابتدا این محدودیتها را در نظر گرفته بوده است.
ترکیه شرایط تسهیلاتی برای این کار در نظر گرفت و بر این اساس از طرف دولت وام هایی به طور مجزا برای این کار اختصاص داده شد و بانک مجزایی برای این کار ایجاد شد که کار این بانک تأمین تسهیلات لازم برای این پروژههاست. در حقیقت بانک خرید را انجام میدهد و نیروگاه را به عنوان رهن در اختیار میگیرد. شرکت مجری بابت اجرای کار سودی دریافت میکند و به این ترتیب این طرحها در کشور ترکیه بدون هیچ مشکلی توسعه پیدا کرد.
و در کشور ما؟
ما در کشور چنین امکاناتی نداریم، اما سعی میکنیم در این زمینه به موفقیت هایی دست پیدا کنیم و این چالشها را از میان برداریم. این کار بسیار ارزشمند است اما دوره بازگشت سرمایه و سودآوری آن طولانی است. در یک نیروگاه خورشیدی ۱۰ تا ۱۲ سال طول میکشد تا به سودآوری برسیم. البته اگر این فناوری در کشور بومی سازی شود این زمان به مراتب کوتاه تر خواهد بود. اکنون بانکها برای حمایت از بخش خصوصی زیربار نمیروند. شرکت های خصوصی هم توان محدودی دارند و نمیتوانند بدون حمایت پیش روند. انرژی خورشیدی در عین حال که با چنین محدودیت هایی مواجه است میتواند مزیت های بسیاری همراه داشته باشد. انرژی بادی فقط به شکل نیروگاه های بادی قابل استفاده است اما انرژی خورشیدی علاوه بر شکل نیروگاهی، به شکل پراکنده نیز قابل بهره برداری است. در هرجایی از کشور از واحدهای مسکونی تا مناطق دورافتاده در روستاها میتوان از انرژی خورشیدی برای تولید برق بهره گرفت. اکنون بسیاری از روستاهای دور افتاده به این سیستم مجهز شده است و برای حدود ۱۰۰۰ خانواده ۱٫۵ کیلووات برق فتوولتائیک تأمین میشود. همه مسئولان در تلاش هستند تا بتوانند از قابلیت های انرژی خورشیدی در ابعاد گسترده تری بهره گیرند. علاوه بر این شرکت های چینی که در زمینه تولید سلول های خورشیدی فعالیت میکنند چون در بازارهای اروپا و آمریکا همه درها را بسته میبینند، از این رو با قیمت های پایین این محصول را در کشور ما عرضه میکنند که این موضوع میتواند بازار تولیدکنندگان داخلی را تحت الشعاع قرار دهد. قیمت تمام شده هر کیلووات پنل خورشیدی حدود پنج میلیون تومان تمام میشود این در حالی است که محصول مشابه چینی با گارانتی چهار ساله با نصف این هزینه در بازار عرضه میشود. این یکی از دیگر دغدغه های پیش رو است. صحبت کردن درباره عملی شدن چنین طرح و ایده هایی آسان است اما ۱۴ سال است که ما از نزدیک با این محدودیتها و موانع مواجه هستیم. اخیراً گزارشی درباره آخرین وضع نیروگاه های فتوولتائیک در سطح دنیا از سوی سازمان انرژی های نو ایران ارائه شده است که نشان میدهد ما در مقایسه با دیگر کشورها هنوز خیلی عقب هستیم.
استفاده از انرژی خورشیدی در مقایسه با مصرف نفت و گاز تا چه اندازه میتواند در صرفه جویی در مصرف انرژی تاثیرگذار باشد؟
در زمینه انرژی خورشیدی با دو مقوله متفاوت مواجه هستیم. یکی از این مقولهها تولید برق از نورخورشید به کمک سلول های خورشیدی است. مقوله دیگر استفاده از انرژی حرارتی نور خورشید برای گرم کردن آب مصرفی واحدهای مسکونی به کمک آبگرمکن های خورشیدی است. اکنون در بعضی مناطق کشور مانند یزد، اصفهان و شیراز مردم از این سیستمها استفاده میکنند. بررسیها نشان داده است نصب آبگرمکن های خورشیدی سالانه ۵۰ تا ۶۰ درصد در مصرف گاز صرفه جویی میکند. آبگرمکن های خورشیدی به فناوری پیچیده ای نیاز ندارد. در داخل کشور شرکت های متعددی در زمینه تولید آبگرمکن های خورشیدی فعالیت میکنند. البته سازمان بهینه سازی مصرف سوخت از ۱۰ سال پیش مجری این کار بوده است.
استفاده از سیستم های خورشیدی چقدر هزینه دارد؟
برای هر خانواده دو تا چهار نفره نصب آبگرمکن خورشیدی بین دو تا سه میلیون تومان براساس نوع محصول هزینه دارد. در زمینه تولید برق به کمک سلول های خورشیدی میتوان این برق را در داخل ساختمان به مصرف رساند یا آن را در شبکه برق ذخیره کرد و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. البته در کشور ما هنوز زیرساخت شبکه قادر به جمع آوری برق تولید شده در واحدهای مسکونی نیست. هزینه اولیه برای نصب سیستم های خورشیدی مولد انرژی الکتریکی برای هر واحد مسکونی چهار نفره حدود ۲۰ میلیون است.
چرا دولت برای استفاده ارزان تر از این منابع اقداماتی انجام نداده است؟
این فناوری وارداتی است و باید هزینه های واسطهها و هزینه هایی که به عنوان تعرفه گمرکی در نظر گرفته میشود را به آن اضافه کرد. بازار رقابتی وجود ندارد و در نتیجه قیمت نهایی افزایش پیدا میکند. ما مالیات و عوارض را برای قبض های برق در نظر گرفتهایم که بر این اساس مصرف کنندهها به ازای هر کیلووات مصرف باید ۳۰ ریال به عنوان عوارض پرداخت کنند. ما در اینجا دو دغدغه داریم که یکی از آنها همان طور که گفته شد سیستم بانکی است. دغدغه دیگر قیمت برق است. برق مصرفی در بخش خانگی و صنعتی در مقیاسی مشابه آنچه در واحدهای مسکونی و صنعتی در کشور ما به طور متوسط مصرف میشود، در ترکیه معادل یک تا دو میلیون تومان هزینه در بر خواهد داشت و در این شرایط هزینه نصب سیستم های خورشیدی توجیه خواهد داشت. اما ما در ایران در عمل انرژی مجانی به مردم میدهیم و در عین حال همه قوانین برای رسیدن به این هدف وجود دارد، اما سیستم بانکی ضعف دارد. تا این مشکلات وجود دارد نمیتوان قیمت این سیستمها را کاهش داد.